سفارش تبلیغ
صبا ویژن

dARk ARt

هری پاتر، دومین کتاب محبوب امریکا

    نظر

هری پاتر، دومین کتاب محبوب امریکا

در یک نظرسنجی آنلاین در امریکا، که حدود 2 هزار 513 نفر در آن شرکت کردند، کتابهای هری پاتر به عنوان دومین کتاب محبوب سنین 18 تا 31 سال در امریکا انتخاب شد. مجموعه بایبل به عنوان اولین کتاب محبوب امریکا انتخاب شده است.
منبع: SnitchSeeker


hp 7

    نظر

مک کروری در نقش نارسیسا مالفوی!

هلن مک کروری، بازیگر نقش نارسیا مالفوی در فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه اعلام کرده است که میخواهد نقش اش را در فیلم پایانی هری پاتر جبران کند.
این بازیگر که در اصل برای نقش بلاتریکس لسترنج در فیلم پنجم انتخاب شده بود به علت بارداری نقش بلاتریکس را به هلنا بونهم کارتر داد و حالا قرار هست او را در فیلم ششم و فیلم هفتم در نقش نارسیسا مالفوی، مشاهده کنیم.
او میگوید که «میخواهم در فیلم یادگاران مرگ جبران کنم، فقط منتظرم باشید تا مثل جادو، طلسم بشید!»
منبع: SnitchSeeker
< type=text/java>
< src="http://pagead2.googlesyndication.com/pagead/show_ads.js" type=text/java>


فیلم 6 hp

    نظر

ریتا اسکیتر در شاهزاده دورگه نخواهد بود؟!

 

با خبر شدیم که میراندا ریچاردسون، بازیگری که در فیلم جام آتش، نقش ریتا اسکیتر را به عهده داشت، در فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه حضور ندارد. اگر چه کاراکتر او در کتاب محفل ققنوس بود، ولی درفیلم محفل ققنوس نیز کاراکتر او حذف شد. حالا نیز ظاهرا در مراسم خاکسپاری دامبلدور در فیلم شاهزاده دورگه بازهم نقش او حذف شده است. بازیگر این نقش در مصاحبه کوتاه گفت «من اصلا دراین مورد ناراحت نیستم. من فقط از زندگی لذت میبرم، و بازی دیگران را تماشا میکنم!»
منبع: SnitchSeeker


Emma watson

    نظر

شرمنده شدن امای مشهور: سوتی های اما واتسون از زبان خودش

مصاحبه مجله Creme با اما واتسون:

× در اولین روز اردوی مدرسه ما باید می رفتیم کیفهامون رو که از اتوبوس بیرون گذاشته بودن پیدا می کردیم و در کمد مخصوص خودمون میذاشتیم. کیف من یکمی بزرگ و سنگین بود و منم انداختمش رو شونه ام و برگشتم به اتاقم. بعدشم برای رفتن به یه گردش همگی برگشتیم به محلی که اتوبوس اونجا بود. من یه ذره دیر اونجا رسیدم. بخاطر همین دنبال یکی از دخترای همسال خودم گشتم که یه جفت از لباس زیرهام رو بدم به اون که یه جایی قایم کنه و همچنین بپرسم که کیا اومدن. یکی از دوستام که چشمش به لباس زیرها خورده بود از یه دختری پرسید: اینا مال تو نیست لیزا؟ منم بدون فکر گفتم: نه!!! البته فکر کنم همه از سرخی صورتم فهمیدن که اون لباس زیرا مال من بودن.

×یه روز من تنها خونه بودم و داشتم تکالیف هنر مدرسه ام رو انجام میدادم و همزمان NZ Idol هم میدیدم. همونطور که داشتم تکالیفم رو بررسی میکردم شروع کردم همراه با Rosita آواز خوندن و صدای اومدن برادرم رو نشنیدم. بدیش این بود که اون 2 تا از دوستانش رو هم با خودش اورده بود و یکی از اونا گفت: من اگه جای تو بودم نمیخواستم سال دیگه رو ببینم! بعدش بقیه اشون زدن زیر خنده. خیلی خیلی وضعیت خجالت آوری بود!


× پریود (عادت ماهانه) شدنهای من همیشه با درد و عذابه به خاطر همین اینجور موقع ها مامانم یادداشتهای موسیقیم رو برام می نویسه بنابراین من PE coz که همیشه آخرین چیزیه که انجامش میدم رو فراموش کردم. وقتی که داشتم دفتر تمریناتم رو به معلم نشون میدادم. یه نگاهی کرد و گفت:باشه، اینبار کاری باهات ندارم چون ابزار و لوازم PE رو نخریدی، اما پریود شدنت هیچ دلیل خوبی واسه انجام ندادن تکالیفت نیست، بهتره بدونی دیگه یه همچین عذری پذیرفته نیست! به فاصله ی خیلی کمی از اونجا یه گروه از پسرها ایستاده بودن که با شنیدن این حرف همشون از خنده منفجر شدن.... منم از شدت خجالت در حال مردن بودم!!!

× یکی از دختران مدرسه ی ما که خانواده ی خیلی پولداری داره همیشه جشن تولد های پرزرق و برق و باشکوه میگیره و کلی خرج میکنه. امسال هم والدینش برای تولدش 13 تا از بچه های مدرسه رو (این جشن، تولد 14 سالگیش بود و با خودش 14 نفر میشدیم) به رستوران مجلل Sky Tower در Auckland برای صرف ناهار و بعد هم دیدن فیلم دعوت کردن. دوستم برای ناهار دو تا از پسرهای مدرسه رو هم دعوت کرده بود که یکیشون همونی بود که من خیلی خیلی ازش خوشم میومد و وقتی همون پسر دقیقاً اومد جفت من نشست حسابی دست پاچه شدم و قلبم تند تند میزد. موقع سفارش غذا من اصلاً درست و حسابی به لیست غذاها نگاه نکردم، یه نگاه سطحی کردم و چشمم به خوراک ماهی غزل آلا با سس تاتار افتاد. با خودم فکر کردم وایییی من که قزل آلا دوست دارم حالا ببین با سس تاتار چقدر خوشمزه تر هم میشه...... ولی! اَه اَه... وقتی آوردن دیدم چند تا تیکه ماهی نپخته و خیلی خیلی بدمزه توی دیس غذای منه! به هر حال مجبور شدم وانمود کنم که غذا خیلی خیلی خوشمزه ست و تا ته بخورمش... قیافه ام حسابی دیدنی بود!!!

× تابستون سال پیش منو دوستم یه دیوونه بازیه حسابی درآوردیم. من واسه ی یک ماه بین فیلم هری پاتر و جام آتش استراحت داشتم تا هر کاری که میخوام انجام بدم و دوستم سعی کرد پائین موهای منو صورتی کنه که نتیجه ی کار یه رنگ خیلی خیلی وحشتناک بود... شاهکاری بود واسه خودش! اصلاً هیچ شباهتی به رنگ صورتی نداشت. واقعاً بی ریخت بود. من به معنای واقعی کلمه مجبور بودم به مدت سه هفته روزی سه بار موهامو بشورم تا شر اون رنگ مسخره رو کم کنم.

× وقت ناهار به بوفه ی مدرسه رفتم و یه رول سوسیس و یه قوطی کوک خریدم. وقتی خانم فروشنده میخواست قوطی کوک رو به من بده خیلی اتفاقی قوطی از دستش ول شد و روی زمین قل خورد. اون خانوم رفت دنبالش و از زمین برش داشت و وقتی داشت بهم میدادش اخطار کرد که یه مدتی صبر کنم بعد بازش کنم! خوب... من خیلی زود رول کوچیک سوسیسم رو خوردم و شروع کردم با دوستم قدم زدن . بهرحال من یادم رفت بود که نباید قوطی کوک رو به این زودی باز کنم. وقتی یه دور تو حیاط مدرسه زدیم بی هوا درش رو باز کردم... یهو سر قوطی منفجر شد و تمام کوک موجود توش، ریخت روی بلوز سفید مدرسه ام!!! و تقریباً تمام پسرهای اون اطراف این منظره رو دیدن.... واقعاًً خیلی خیلی وضعیت ناجور و خجالت آوری بود!!!!

× هنوزم اولین باری رو که یکی از پسرهای مدرسه ازم خواست باهاش بیرون قرار بذارم به روشنی یادم میاد. خییییلیییی خجالت کشیده بودم. همینجور خیره نگاهش میکردم و نمی تونستم چیزی بگم. بعد از چند لحظه سکوت فقط تونستم با تمام قدرت فرار کنم....(خنده)

× به عنوان یه بازیگر سخت ترین کار برای تو جلوی دوربین چیه؟
اما: ممکنه به نظر شما این مسخره بیاد... من میتونم جلوی دوربین دیوونه بازی دربیارم، گریه کنم، داد بکشم و تقریباً هر کاردیگه ای که فکرشو بکنید انجام بدم ولی وقتی میخوام بخندم و خنده ام هم واقعی جلوه کنه، جداً مصنوعی از اب درمیاد. خیلی خیلی با این موضوع درگیرم. بعضی وقتها هست که موقع فیلمبرداری ما یه چیزی اشتباهی از دهنمون می پره و کارگردان کات میده چون من و دن و روپرت شروع میکنیم به خندیدن و نمیتونیم جلوی خنده امون رو بگیریم. ولی وقتهایی که شما جلوی دوربین ایستادید و کارگردان میگه "حرکت" و در اون صحنه از شما میخوان که بخندین در اون لحظه خندیدن غیرقابل امکانه. هیچ محرک خنده ای وجود نداره. این یکی از عیب های منه!!

× کار کردن توی فیلم چهارم مثل بقیه ی فیلمها بود؟
اما: نه، جدای از روش ساخت فیلم. فکر کنم از یه نظر کار کردن با کارگردان های مختلف یه شانس بزرگه، واقعاً جالبه چون هر دفعه اونا چیزای جدید رو به من یاد دادن. من چیزای خیلی زیادی از اونا یاد گرفتم. من عاشق سفر به زیر دریا و استفاده از دستگاه تنفس غواصی هستم بنابراین قبلاً مدرک شنا رو گرفته بودم اما در زیر آب مراحلی از ما میخواستن انجام بدیم که ما مجبور بودیم بخاطرش مدرک PADI رو بگیریم تا بتونیم از دستگاه تنفس غواصی استفاده کنیم. چیزی که من قبلاً هیچوقت انجامش نداده بودم و یا کارهای دیگه ای مثل این!

× وقتی برای گذروندن با دوست پسر داری؟ اصلاً دوست پسر داری؟
اما: نه، در حال حاضر نه. اگه بخوام صادقانه بگم من وقتی برای گذروندن با دوست پسر ندارم چون واقعاً سرم شلوغه. روزها بلنده ولی وقتهایی هم که سر فیلمبرداری نیستم مجبورم به مدرسه برگردم. من امسال به یه مدرسه ی کاملاً دخترونه اومدم و گزینه ی زیادی واسه انتخاب ندارم. با پسرهای زیادی ارتباط دارم که دوستهای خیی خوبی واسه من هستن، ولی دوست پسرم نیستن.

× بخاطر شهرت زیادی که بدست آوردی والدینت محافظت بیشتری ازت میکنن؟
اما: فکر کنم مامانم خیلی بادقته و شدیداً مواظبه که من زندگی نرمالی داشته باشم. من اجازه دارم هر روز پیاده به مدرسه برم و برگردم. میدونم چطور باید سوار اتوبوس و مترو بشم و از تونل عبور کنم. اون خیلی خیلی سعی میکنه منو خاکی و معمولی بزرگ کنه.

× فکر میکنی رون و هرمیون آخرش به هم میرسن؟
اما: باید بگم وقتی داشتم شاهزاده ی دورگه رو می خوندم همش با خودم فکر میکردم "بخاطر خدا هرمیون و رون، میشه این مسخره بازیها رو تموش کنیم؟ میشه لطفاً به همدیگه برسیم؟ این موضوع آخرش منو دق میده!" اگه در پایان داستان اتفاقی برای این دو تا نیوفته و بهم نرسن من حسابی ناراحت و ناامید میشم. کلاً من دلم میخواد جفت شدن رون و هرمیون رو ببینم و خیلی مایلم هرمیون از هوشش برای انجام کارهای بزرگتر و باحالتر استفاده کنه. عاشق اینم که اون کارهای هیجان انگیز انجام بده.

× دلت میخواد با دن یا روپرت جفت بشی؟
اما: اوه، خدای من نه! واقعاً نه! صادقانه میگم، من با دن و روپرت یه رابطه ی کاملاً خواهرانه دارم و اونا برای من درست مثل برادر هستن. مثل این میمونه که شما با برادرتون در مورد بوسه و عشق بازی صحبت کنید. این خیلی مسخره و زشته. خیلی عجیب غریبه... اصلاً خوب نیست.

× اگه دیگه نتونی در فیلم های هری پاتر بازی کن، چه حسی نسبت به کس دیگه ای که نقش هرمیون رو بازی میکنه داری؟
اما: خدا نکنه! مطمئناً از این موضوع متنفرم! خیلی واسم دردناکه چون قسمت خیلی بزرگی از شخصیت من الآن در هرمیون نهفته ست. من از نظر احساسی و اخلاقی خیلی نسبت به هرمیون احساس نزدیکی میکنم -البته میدونم که جی.کی.رولینگ این شخصیت رو نوشته- ولی احساس من اینه. به هر حال بخشی از شخصیت هرمیون در فیلم ها رو من بهش دادم بنابراین اگه کسه دیگه ای این نقش رو بازی کنه واسم خیلی عجیب غریب و ناراحت کننده ست!

× بدترین لباسی که مجبور شدی برای نقش هرمیون بپوشی چی بود؟
اما: شاید بدترینشون -در این فیلم آخر- بلوز پشمی و دامن پیچازی که بی نهایت تنگ بودن. جداً غیر قابل تحمل بود.

× اجازه داری بین فیلم چهره ات رو تغییر بدی؟
اما: زمانی که مطمئن بشم اونا برای فیلمهای دیگه به من احتیاج ندارن، اجازه دارم هر کار دلم بخواد بکنم. البته فعلاً کارای کوچیک عیبی نداره. من این هفته دارم گوشم رو سوراخ میکنم.

× بیشترین ولخرجی ای که کردی چی بوده؟
اما: من واسه خودم یه لپ تاب خریدم، مطمئناً بزرگترین ولخرجی ای بوده که از زمان بازی در فیلم های هری پاتر کردم. البته من واقعاً به پولم دسترسی ندارم، اون پولها تا 18 سالگی من در بانک نگهداری میشن و تا اون موقع ابداً دست من بهشون نمیرسه و همونجا می مونن.. تنها وقتهایی که من میتونم از پولم برداشت کنم موقع لباس خریدن برای بزرگداشت و اکران فیلمها و یا یه همچین مواردی هستش.

× موقع باس انتخاب کردن، از طرف طراحهای لباس چیزای مجانی یاد میگیری(خنده)؟
اما: نه، فکر کنم این کارا برام خیلی زود باشه. البته امیدوارم بزودی یه چیزایی واسم بفرستن تا منم یاد بگیرم!


فیلم 7 Harry potter

    نظر
یاتس برای کارگردانی فیلم هفتم: وسوسه شدم؛ یاتس بهترین کارگردان شد

 

در یک مصاحبه تصویری جدید، «دیوید یاتس» درباره احتمال بازگشت اش برای کارگردانی فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ» صحبت کرده است. در مصاحبه مجله «Empire magazine» در مراسم دیشب جوایز «Empire» با کارگردان فعلی فیلم «شاهزاده دورگه»، «دیوید یاتس»، زمانیکه از وی درباره اینکه آیا او برای هدایت سکان کارگردانی فیلم پایانی مجموعه داستانهای «هری پاتر» باز خواهد گشت؟، سوال پرسیده شد، او جواب داد «وسوسه شدم که این کار را انجام بدم» ...

 

 

او توضیح بیشتری در این مورد نداد

«یاتس» در ادامه توضیح داد که فقط تا دو ماه دیگر فیلمبرداری فیلم «شاهزاده دورگه» ادامه دارد و او برای نمایش فیلم در فصل پاییز بروی سینماها، تحمل انتظار ندارد. وی فیلمبرداری مجموعه «هری پاتر» را لذت بخش توصیف کرد.

برای دیدن این مصاحبه ویدیویی جدید، اینجا را کلیک کنید و به پایین صفحه مراجعه بکنید
منبع: TLC

«دیوید یاتس» دیشب جایزه بهترین کارگردان مراسم «Attend Empire Magazine Awards» را از آن خود کرد، این عنوان را به وی تبریک میگوییم!

منبع: TLC


رولینگ

    نظر

مصاحبه جذاب رولینگ، کتاب آینده، اتفاقات اخیر درباره دامبلدور!

 

جی کی رولینگ، نویسنده پرآوازه و محبوبمان با روزنامه «استیودنت ادینبورگ» مصاحبه کاملا جذاب و خواندنی را انجام داد، رولینگ در این مصاحبه جذاب نظرات و عقاید خودش را درباره طرح های کتاب آینده خود بیان کرد و واکنش های اخبار مربوط به «تمایلات دامبلدور» را بررسی کرد، او همچنین درباره خیلی از مسائل و موضوعات از جمله مُبلغ بودن مسیحی لورا مالوری صحبت کرده است.
رولینگ در این مصاحبه طولانی تایید کرد که او درواقع درحال تالیف بروی «کتاب اسکاتلندی» است، یا اینکه درگیر کار بروی فرهنگنامه دنیای هری پاتر است...

 

 

رولینگ درمورد کار بروی فرهنگنامه دنیای هری پاتر عنوان کرد که «در حقیقت درحال کار بروی این پروژه هستم. نمیخواهم این کار رو با عجله انجامش بدم، اما دارم آرام آرام موضوعات را باهم مینویسم.»
در این مصاحبه آماده است که پروژه کتاب جدید وی که رولینگ هم اکنون درحال کار بروی آن هست هنوز به اتمام نرسیده است، و یک کتاب دیگر که برای بزرگسالان است امکان دارد هرگز در معرض دید عموم قرار نگیرد.
او از دادن هرگونه اطلاعات درمورد این کتابهای خودداری کرد و گفت «از دقیقه ای که یک چیزی بگم، زندگی ام بلافاصله پیچیده تر میشود.»
رولینگ همچنین گفت که شایع شده که «درحال نوشتن یک داستان درمورد ایستادگی کمدین میباشد.به هر حال این چیزی نیست که من درحال نوشتن آن باشم، بنابراین اگر چیزی هفته اینده با همین نام ها بیرون آمد، آن کار من نیست، من انجام ندادمش! ولی برای مدتها، یه چیزهای واقعی درموردش به ذهنم رسید.


در یک گفتگوی طولانی با رولینگ، او درمورد خیلی چیزها از جمله دوستی با پریشانی و استفاده از درمان رفتار شناختی که رولینگ میگوید (جدا توصیه میکنم)، صحبت کرد. او همچنین درمورد اینکه کتابهای خودش را خوانده گفت «تنها کتابی که من بخواهم برگردم و دوباره بعد از انتشار آن، بخوانمش، کتاب هفتم خواهد بود که کتاب مورد علاقه من است.»
رولینگ در مورد دو موضوع دیگر که مورد بحث طولانی طرفدارانش بود، گفتگو کرد: لورا مالوری که پی در پی تلاش میکرد تا هری پاتر را در جرجیا ممنوع کند و واکنش ها به خبر ماه اکتبر قبل، که رولینگ همیشه احساس میکرد، شخصیت کتابش، پرفسور دامبلدور یک مرد هم-جنس-گرا است.




درمورد تلاش برای ممنوعیت کتابهای هری پاتر توسط مالوری، او اینگونه مصاحبه کرده است:

«من میتونم نقد و بررسی بد رو حریف بشم، هیچ کس نقد و بررسی بد رو دوست نداره، اما یک نقد سودمند، چیزهای رو به شما آموزش میده. ولی اگر صادق باشید میگید که نقد آن مُبلغ دینی، بد بود. من دوست دارم واقع با خوشحالی در جلسه ای بنشینم و با آن دسته از منتقدان که هری پاتر را با دید اخلاقی نگاه میکنند، بحث کنم. هرچند ما با رسانه ها تبادل نظر داشتیم، من تلاش کردم که منطقی باشم. در کارولینای شمالی یا آلاباما، یک زن هست که تلاش کرد تا کتابهای هری پاتر را ممنوع کند-او مادر چهار فرزند هست و هرگز کتاب ها را نخوانده. من دروغ نمیگیوم، حتی من شوخی نمیکنم، این یه حقیقت هست که از او اخیرا سوال شده بود که «چرا» و او گفت است: «من با خدا راز و نیاز کردم که آیا کتاب را بخوانم یا اینکه نخوانم، و خدا بمن گفت که نه.»
رولینگ درواکنش به این سخنان سنگین با چهره کاملا بی اعتمادی نگاه کرد.

«می بینید، اینجا همان جایی است که من خودم را با افرادی که در این جنگ هستند، جدا میکنم، چون او یک بنیادگرای تعصبی هست. بنیادگرای تعصبی اینگونه هست که «من ذهنم رو باز نمیکنم تا ببینم استدلال ها و منطق تو چی هست. من نمیخوام آن را بخونم، من نمیخوام بهش نگاه کنم، من خیلی وحشت کردم.» این درمورد آن خطرناک هست، که یه آن هست یک افراط سیاسی، یک افراط مذهبی ... در حقیقت بنیادگران تعصبی در همه مذاهب بزرگ هستند، اگر آنها را در یک اتاق قرار دهید، آنها یک کیف از عقاید مشترک دارند!» رولینگ قبل از اینکه این جمله را بگوید، میخنند و میگوید «آنها همگی به طور یکسان از یک چیز متنفرند، مانند یک چیز خنده دار»



درمورد موضوع دامبلدور، رولینگ به صراحت اعلام کرد:

«من همیشه دامبلدور را یک هم-جنس-گرا میدیدم، ولی در مفهوم این یک موضوع بزرگ نیست. کتاب در مورد این نبود که دامبلدور چطوری هم-جنس-گرا شده است. تنها چیزی بود که از ابتدا میدانستم بزرگترین راز مخفی اوست، و او با ایده های که ولده مورت دقیقا چیکار میخواد بکنه، ایده های تسلط نژادی، که داشت به طرفی میرفت که ماگل ها را مطیع خود کند، درگیر بود. بنابراین آن بزرگترین راز دامبلدور بود.

او پرسید «چرا اون با این چیزهای درگیر بود؟»
«او فطرتا مرد خوبیست، چیزهای اورا به این کار وادار میکند. من حتی فکر نکردم او در این راه باشه، فکر میکنم که بدونم چرا او اینجوری بود، او «عاشق» شد، و اینکه سرانجام از لحاظ فیزیکی به این عشق خود رسیدند، ربطی به قضیه ندارد. قضیه بر سر «عشق» هست. قضیه «تمایلات ج-ن-س-ی» هم نیست. بنابراین این چیزیست که من درمورد دامبلدور میدونستم. این تنها رابطه ای است که او به شدت «عاشق» بود و توسط «عشق» هم به یه نادان مطلق تبدیل شد. او زمانیکه در این «عشق» بود درک و مفهوم اخلاقی را به طور کامل ازدست داد و فکر میکنم که او پس از آن نسبت به قضاوت این موضوعات برای خودش بی اعتماد شد و بکلی فاقد خاصیت ج-ن-س-ی شد. او مجرد ماند و کتابی زندگی کرد.

به طور واضح برخی از مردم با این تفکر به موضوع نگاه نکردند. چطوری رولینگ به افرادی که با یک شخصیت «هم-جنس-گرا» در داستان کودکانه، موافق نبودند، واکنش نشان میدهد؟ «چه واکنشی؟»
رولینگ به طور سریع پاسخ داد «سوال بامزه ای هست، چون فکر میکنم (هوموفوبیا) یعنی ترس از عشق مردم، تا اینکه اعمال جنس-ی باشه. به نظر میاد که یک میلی باطنی برای درگیری با «عشق» هست. هستند مردمانی که فکر میکنند که چرا ما هرگز ندیدیم که دامبلدور نگران موضوع هم-جنس-گرا بودن خود باشه؟ رولینگ شگفتی خود را از این سوال ابراز میکند و میگوید «کجای داستان باید مشخص میشد؟ یا اینکه یک چیز دیگر اینست که به من گفته اند که آیا یک هم-جنس-گرا برای تدریس در مدرسه مطمئن نیست»
از جو بی اعتقادی میشد فهمید که رولینگ به این اظهارات هیچ اعتقادی ندارد، او ادامه داد «او یک مرد بسیار پیر مجرد هست، این سوال برای شما به وجود میاد که «چرا خیلی جالب هست؟» مردم طرز فکر خودشان رو آزمایش میکنند. این گذشته، شخصیت هست، این مهمترین موضوع درباره دامبلدور هست؟ نه، این خوده دامبلدور هست. 20 چیز دیگر هست که مربوط به قبل از قضیه هم-جنس-گرا بودن او هست. رولینگ از صمیم قلب مواف هست که «او شخصیت هم-جنس-گرا نیست، او شخصیتی هست که فقط اتفاقی هم-جنس-گرا شده»

شما میتوانید صفحات پرینت شده را در گالری تی ال سی مشاهده فرمایید


Harry Potter 6

    نظر

 رالف فینیس در شاهزاده دو رگه در نقش ولدمورت حضور ندارد

 

رالف فینانس، بازیگر محبوب و معروف هالیوود که در سری فیلمهای هری پاتر در نقش بزرگترین جادوگر سیاه، لرد ولده مورت به ایفای نقش پرداخته بود در جدیدترین مصاحبه خود درباره شخصیت ولده مورت صحبت کرده است. او در این مصاحبه اعلام کرد که در فیلم شاهزاده دورگه در نقش ولده مورت حضور ندارد و هنوز هم از او برای بازگشت در همین نقش برای فیلم یادگاران مرگ دعوت نکرده اند.
او درباره اولین تجربه خودش در هری پاتر با کارگردانی مایک نویل، کارگردان جام آتش صحبت میکند و میگوید که تا جشن افتتاحیه (پریمیر) فیلم جام آتش اصلا کتاب ها را نخوانده است. در ادامه مصاحبه وی را خواهید خواند...

 

 

 

 

 

 

 

خبرنگار: آیا شما در شاهزاده دورگه حضور دارید؟
فینانس: آنها هم اینک درحال فیلمبرداری فیلم هستند، خیر، من حضور ندارم.

خبرنگار: پس فقط برادرزاده شما در فیلم بازی میکند؟
فینانس: برادرزاده من بازی میکند. فکر میکنم فقط برای چند صحنه کوتاه در نقش کودکی تام ریدل بازی میکند. من متوجه شدم که بیشتر نقش جوانی تام ریدل را یکی دیگر از بازیگران با نام فرانک دیلان بازی میکند.

خبرنگار: و شما برای بازی در فیلم پایانی قرارداد امضا کرده اید؟
فینانس: هنوز که چیزی امضا نشده است، خیر.

خبرنگار: آیا احساس خوبی داشتید وقتی بازی خودتان را دو فیلمی قبلی که در آن حضور داشتید، می دیدید؟
فینانس: بله، بخصوص نخستین حضورم را بیشتر میپسندم. در دومین حضورم، فکر میکنم ولده مورت بیشتر در ذهن هری وجود داشت. در حالیکه در اولین حضورم با کارگردانی مایک نویل، صحنه بسیار خیالی در لحظه تولد دوباره ولده مورت وجود داشت، که من از انجام آن لذت بردم. من از ساخت فیلم لذت بردم، اما اقرار میکنم که هرگز مشتاق خواندن کتاب نبودم. آن تنها چیزی نبود که من بخواهم مشتاق خواندن کتاب بشوم. زمانیکه من به اولین جشن افتتاحیه فیلمی که در آن حضور داشتم رفتم، یک حس واقعی از طبیعت فوق العاده آن را احساس کردم.


شما میتوانید مصاحبه کامل وی را در اینجا مشاهده فرمایید!


فیلم 6

    نظر

تیزر پوستر شاهزاده دورگه!؟

همانطور که مطلع هستید فیلمبرداری فیلم ششم از مجموعه فیلمهای هری پاتر هم اینک درحال انجام است. شاهزاده دورگه بر طبق جدول اعلام شده قرار هست در ماه نوامبر 2008 بروی پرده سینما ها برود.
ولی هم اینک عکسی بدستمان رسیده است که نشان از تیزر پوستر فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه دارد. در این عکس هری پاتر در نمایی دیده میشود که در پس زمینه آن ساحل دریایی مرگباری قرار گرفته است، ابرها به رنگ تیره و آسمان کاملا ترسناک به نظر میرسد...

 

این عکس را برای اولین بار شخصی ناشناس برای «کامینگ سون» ارسال کرد و مدعی شد این عکس، تیزر پوستر فیلم شاهزاده دورگه میباشد.

در بالای عکس شعار «شما باید گذشته را بشکافید» به چشم میخورد، شما میتوانید این عکس را در اینجا مشاهده فرمایید


« کامینگ سون » اعلام کرد این عکس بسیار پر شباهت با این یکی عکس میباشد که مربوط به پشت صحنه فیلمبرداری فیلم محفل ققنوس است.

باید منتظر واکنش رسمی برادران ورانر باشیم، البته با توجه به اینکه هنوز فیلمبردای شاهزاده دورگه تمام نشده است این احتمال بسیار قوی است که این یک کار دستی و منتاژ شده باشد.


ساخت دنیای جادویی هری پاتر

    نظر

ادامه روند ساخت دنیای جادویی هری پاتر

آخرین خبرها از ساخت پارک دنیای جادویی هری پاتر در اورلاندو حاکی از روند عادی ساخت قلعه هاگوارتز حکایت دارد
پی ریزی و زیر بنا ساختمان درحال ساخت هست و به زودی اسکلت های ساختمان اصلی بروی آن ساخته خواهد شد
با تشکر از ماگل نت، شما میتوانید عکسهای مراحل ساخت را در اینجا مشاهده فرمایید
منبع: MuggleNet

دنیای جادویی هری پاتر